این استرس ما نیست که ما را می کشد، این واکنش ما به آن است.

همه ما – حداقل گاهی اوقات – نسبت به چیزهای کوچک بیش از حد واکنش نشان می دهیم، اغلب حتی بدون اینکه متوجه باشیم. اگر متوجه شدید که به خاطر چیزهای کوچک بیش از حد عصبانی، ناراحت یا حالت تدافعی دارید، با دانستن اینکه اقداماتی وجود دارد که می توانید برای مدیریت مؤثرتر احساسات خود انجام دهید، راحت باشید.

گوش کنید، کاملاً اشکالی ندارد که احساسات خود را احساس کنید و گاهی اوقات بخواهید منفجر شوید، اما این شیوه برخورد با موقعیت ها چندان عالی نیست. اینکه به خودمان اجازه دهیم مشکلات آزاردهنده را بپذیریم و سپس راه‌های سازنده‌ای برای بیان و مقابله با آنها پیدا کنیم، در درازمدت به ما کمک می‌کند. اگر چیزی واقعا ناراحت کننده اتفاق بیفتد، کاملاً منطقی است که ناراحت شوید. با این حال، لزوماً برای ما خوب نیست .

مسائل واقعی زمانی به وجود می آیند که ما در شرایط بسیار بیش از حد ساده واکنش نشان می دهیم.  استرس در زندگی ما می تواند شرایطی را برای ما ایجاد کند که بیش از حد واکنش نشان دهیم. اما حتی اگر انجام این کار ممکن است تنش را در لحظه از بین ببرد، منبع واقعی استرس را حل نمی کند. تنها کاری که انجام می دهد این است که به طور متناقضی استرس و اضطراب بیشتری ایجاد می کند. بنابراین وقتی متوجه می‌شوید که در حال عرق کردن چیزهای کوچک هستید، ممکن است نشانه‌ای از این باشد که مشکلات عمیق‌تری وجود دارد که با آن‌ها دست و پنجه نرم نمی‌کنید، که باعث می‌شود هر لحظه ممکن است واشر را باد کنید.

بسیاری از افرادی که بیش از حد واکنش نشان می دهند تمایل دارند به موقعیت هایی فکر کنند که مطابق خواسته آنها نیست و آنها را قادر به فکر کردن به چیز دیگری نمی کند. واکنش بیش از حد می تواند بر شادی آنها تأثیر بگذارد تا جایی که مانع از انجام کارهایی شود که واقعاً می خواهند انجام دهند. افکار سرگرم کننده ای مانند “چرا من چنین شانس بدی دارم؟” یا “این مسئله همیشه برای من اتفاق می افتد”، فقط استرس و اضطراب بیشتری در زندگی آنها ایجاد می کند.

محرک های خود را بشناسید

همه ما محرک هایی داریم که می تواند گاهی ما را به واکنش بیش از حد سوق دهد. اگر بدانیم این محرک‌ها چیست، می‌توانیم یاد بگیریم که وقتی دکمه‌هایمان را فشار می‌دهیم، کنترل بیشتری بر خود داشته باشیم. من شخصاً هر زمان که به سختی روی چیزی کار می کنم و کسی از آن انتقاد می کند، بیش از حد واکنش نشان می دهم و احساس تحریک می کنم. من نسبت به دیگران بسیار مثبت و دلگرم کننده هستم، و همچنین می توانم انتقاد سازنده را به خوبی قبول کنم. با این حال، اگر فکر می‌کنم شخص دیگری ناعادلانه انتقاد می‌کند، از دست دادن آن برایم آسان است. با دانستن این موضوع در مورد خودم، از واکنش‌هایم بیشتر آگاه می‌شوم و سعی می‌کنم با آرامش بیشتری به مردم وقتی انتقاد می‌کنند پاسخ دهم.

اگر کاملاً از محرک های خود آگاه نیستید، ممکن است به فکر کردن در مورد هفته گذشته و همه مواقعی که چیزی شما را ناراحت کرده است کمک کند. چه موجه بود یا نه، مواردی را که بیش از همه شما را آزار می دهد، شناسایی کنید. این می تواند طرد، انتقاد یا حتی چیزی باشد که هیچ ربطی به شما ندارد، مانند کسی که در مورد سیاست صحبت می کند . همچنین مهم است که به این فکر کنید که آیا خسته، گرسنه یا مضطرب بودیددر مورد کار در آن لحظات آخرین باری که بیش از حد واکنش نشان دادید، چه اتفاقی برای شما افتاده است؟ مشکلات کاری ؟ آیا پایان یک هفته پر هیجان بود؟ اگر بتوانید دریابید که چه چیزی شما را تحریک می کند و از شرایط اطراف آن محرک ها آگاهی پیدا کنید، ممکن است بتوانید در آینده زمانی که چیزی شما را ناراحت می کند، خود را بهتر مدیریت کنید. این به شما زمان می دهد تا دیدگاهی در مورد آنچه واقعاً در آن لحظاتی که خونسردی خود را از دست داده اید به دست آورید. مهم است که به گذشته نگاه کنید، نه اینکه خود را به خاطر واکنش بیش از حد تنبیه کنید، بلکه از این تجربه درس بگیرید. چند سوال دیگر از خود بپرسید، مانند “چرا این کار را کردم؟” و “چه کاری می توانستم متفاوت انجام دهم؟” اگر برای انعکاس اعمال خود مشکل دارید، خود را از رویداد جدا کنید تا دیدگاه واضح تری داشته باشید.دیگران چگونه آن را می بینند؟ چگونه بت شما با همین وضعیت کنار می آید؟ نگاه دقیق‌تر به طرز فکری که در گذشته از آن استفاده می‌کردید کار آسانی نیست، اما در درازمدت به شما کمک می‌کند به جای واکنش بیش از حد، پاسخ دهید.