شنبه تا پنجشنبه (12 تا 8شب)

مشاوره حضوری وآنلاین

تهران، شهرک غرب، خیابان درختی

پنج نیروی قدرتمندی که زندگی ما را شکل می دهند.

پنج نیروی قدرتمندی که زندگی ما را شکل می دهند.

امتیاز کلیدی

  • پنج نیروی خارج از کنترل ما تأثیر زیادی بر شخصیت ما دارند.

  • اینها شامل ژن ها، تربیت، فرهنگ عامه، فناوری و رویدادهای غیرمنتظره ما می شود.

  • قدرت این پنج نیرو، آشتی دادن اراده آزاد را به عنوان نیرویی در زندگی ما دشوار می کند.

 پگی_مارکو/پیکسابای
 

انتخاب‌ها، گزینه‌ها، ترجیحات، فرصت‌ها، تصمیم‌ها – اینها همه کلماتی هستند که تأثیر قدرتمندی بر روان جمعی ما به عنوان انسان دارند. آنها اراده آزاد و تعیین سرنوشت را برانگیخته می کنند، توانایی تبدیل شدن به هر کسی که می خواهیم شویم، و توانایی انتخاب هر راهی که در سفر زندگی خود انتخاب می کنیم. با این حال، از زمانی که فیلسوفان اولیه شروع به تفکر در مورد وجود ما کردند، آیا ما واقعاً این ویژگی ها را داریم یا خیر، محل بحث و مناقشه بوده است.

در این مقاله، پنج نیروی قدرتمندی که به اعتقاد من زندگی ما را شکل می‌دهند را بررسی خواهیم کرد.

پنج نیروی قدرتمندی که زندگی ما را شکل می دهند.

ژن ها

تأثیر ژن ها بر شخصیت ما بارها در جامعه علمی نشان داده شده است. توافق عمومی این است که ژن ها حدود 50 درصد از رشد ما را تشکیل می دهند. ژن‌های ما بسیاری از ویژگی‌های فیزیکی از جمله قد، نوع بدن، رنگ چشم و مو و حساسیت به بیماری‌های خاص را تعیین می‌کنند. شخصیت صفات مشخص شده است که از ژن های ما، از جمله مشتق شده است برونگرایی ، روان رنجوری ، توافق ، وجدان ، باز بودن ، و خلق و خو.

علی‌رغم اهمیت ژن‌ها در رشد ما، صحبت در مورد آنها در واقع مفید نیست. اولاً، تا زمانی که محدودیت‌های خود را آزمایش نکنیم، نمی‌دانیم که ژن‌هایمان چقدر «خوب» هستند. ثانیاً، ما نمی‌توانیم کاری در مورد ژن‌هایی که به ما داده شده است انجام دهیم، بنابراین تلاشی بی‌ثمر خواهد بود که روی آنها تمرکز کنیم. سوم، ژن‌های به اصطلاح خوب فقط ما را در خط شروع به جلو می‌برند و در مورد اینکه کجا به پایان می‌رسیم کم می‌گویند.

پنج نیروی قدرتمندی که زندگی ما را شکل می دهند.

تربیت

اگر نیمی از تأثیرات روی رشد ما را ژن ها تشکیل می دهند، پس محیط ما باید نیمی دیگر را نیز به عهده بگیرد. تحقیقات اخیر گزارش داده است که 20 تا 50 درصد از تفاوت ها در رشد کودک به دلیل تأثیرات والدین است.

یک فرض اصلی کار من این است که “فرزندان ما پیامی هستند که ما بیشترین دریافت را داریم.” و والدین اولین، فوری‌ترین و طولانی‌ترین تأثیر را روی پیام‌ها دارند. ارزش‌ها و نگرش‌های ما در مورد خود، روابط، تحصیلات ، شغل ، مذهب، سیاست ، این فهرست ادامه می‌یابد، در ابتدا از تربیت ما سرچشمه می‌گیرد.

مانند ژن ها، تربیتی که داریم یا پیام هایی که در کودکی دریافت می کنیم را انتخاب نمی کنیم. تا حد زیادی، ما قربانی هر پیامی هستیم که در دوران کودکی از طریق اعمال و گفتار والدین خود دریافت می کنیم. وقتی ما جوان هستیم، تمایل داریم پیام های غالب در خانواده خود را به دلیل حضور اولیه و پیوستگی آنها به صورت غیرانتقادی اتخاذ کنیم و بلوغ لازم برای جداسازی پیام های سالم از ناسالم را نداریم. این مواجهه اولیه در تار و پود زندگی جوان ما بافته می شود، در ذهن ما جذابیت پیدا می کند و در هنگام ارزیابی دنیای خود در دوران کودکی و اغلب در بزرگسالی تبدیل به پیش فرض ما می شود.

برخلاف ژن‌ها، همانطور که بالغ می‌شویم و مهارت‌های تفکر انتقادی ما رشد می‌کند، به طور فزاینده‌ای قادر می‌شویم در مورد پذیرش یا رد این پیام‌ها تصمیم بگیریم. همانطور که از والدین خود جدا می شویم و وارد دنیای مدرسه، دوستان و کار می شویم، با طیف متنوعی از افراد با دیدگاه های متفاوت با خودمان تعامل داریم. در آن دیاسپورا، ما در معرض فرهنگ هایی هستیم که ممکن است بسیار متفاوت از فرهنگ ما باشد. از طریق نارضایتی از وضعیت موجود زندگی‌مان، کاوش در خود و انتخاب آگاهانه، ممکن است بتوان تصمیمات عمدی گرفت تا ارزش‌ها، نگرش‌ها و باورهایی را که زندگی ما را به آن نقطه هدایت کرده‌اند، کنار بگذاریم و دیگران را انتخاب کنیم که بهتر با آن‌ها هماهنگی داشته باشند. در حال حاضر چه کسی هستیم و در آینده به کجا می خواهیم برویم.

پنج نیروی قدرتمندی که زندگی ما را شکل می دهند.

فرهنگ عامه

قرار گرفتن در معرض فرهنگ عامه همیشه نقش اساسی در تبدیل شدن ما داشته است. به عنوان موجودات اجتماعی، ما معمولاً ارزش‌ها، نگرش‌ها و باورهای فرهنگی را که در زندگی‌مان حضور دارند، می‌پذیریم. فرهنگ اولیه ای که ما در معرض آن قرار می گیریم فرهنگ خانوادگی ماست، اما وقتی به دنیا می رویم و در معرض پیام های همسالان، مدرسه، فعالیت های فوق برنامه و رسانه ها قرار می گیریم، تأثیر فرهنگ خانواده کاهش می یابد و تأثیر فرهنگ عامه ما کاهش می یابد. افزایش.

در نسل های گذشته، والدین کنترل نسبتاً شدیدی بر فرهنگ عامه ای داشتند که فرزندانشان در معرض آن قرار می گرفتند. والدین تقریباً کنترل کاملی بر محیطی که در آن زندگی می کردند، از جمله محله، مدرسه، عبادتگاه ها و فعالیت ها داشتند. بله، فرهنگ عمومی گسترده تر می تواند در قالب تلویزیون، رادیو، چاپ و تبلیغات در این رسانه ها نفوذ کند. اما در هر مورد، انتخاب‌هایی که فرهنگ عامه‌مان را از کجا دریافت می‌کنیم (مثلاً سه کانال تلویزیونی، یک روزنامه محلی، چند گزینه مجله) و قرار گرفتن در معرض آنها، از نظر زمانی، محدود بود.

فرهنگ عامه یک نیروی ظریف و در عین حال قدرتمند در زندگی ما است که ما متوجه آن نمی شویم زیرا در اطراف ما وجود دارد و در تمام جنبه های زندگی ما بافته شده است. به عنوان موجودات اجتماعی، ما خواهان یک تجربه فرهنگی مشترک هستیم، زیرا این تجربه به نوعی حلقه‌ای است که خانواده، دوستان، همسالان، همکاران و دیگران را در زندگی ما به هم متصل می‌کند. رد کردن فرهنگ عامه ما می تواند مانند تنها ماندن در یک جزیره متروک باشد. به این ترتیب، انتخاب حذف فرهنگ عامه از زندگی ما اگر کاملاً غیرممکن نباشد، دلهره آور به نظر می رسد.

پنج نیروی قدرتمندی که زندگی ما را شکل می دهند.

فن آوری

این افزایش چشمگیر حضور و تأثیر فناوری بر زندگی ما فقط بر میزانی که فرهنگ عامه می تواند بر شخصیت ما تأثیر بگذارد تأثیر نمی گذارد. فناوری به خودی خود به نیرویی تبدیل شده است که تأثیر کاملاً شناخته شده و رو به رشدی بر هر جنبه ای از رشد ما، اعم از شناختی، عاطفی، اجتماعی، آموزشی، سیاسی و فراتر از آن دارد. این تأثیر دیگر فقط یک موضوع درجه نیست، بلکه از نوع هم است. همانطور که مارشال مک لوهان در سال 1967 بسیار پیشاپیش بیان کرد، “رسانه پیام است.”

فناوری، اعم از تلگراف، رادیو، تلویزیون یا رایانه، همیشه با انگیزه سود هدایت می‌شد و بیشتر استفاده از فناوری، از دوران گذشته تا عصر قبل از اینترنت، شامل تبلیغاتی بود که هدف آن فروش محصولات به مصرف‌کنندگان بود. با این حال، رسانه‌های اجتماعی ما را در قالب اطلاعات، داده‌ها، استفاده آنلاین، و زمان صرف و مشارکت در رسانه‌های اجتماعی مختلف به محصول تبدیل کرده‌اند، که سپس توسط افرادی مانند فیس‌بوک، اینستاگرام، توییتر برای سودهای کلان به تبلیغ‌کنندگان فروخته می‌شود. ، و دیگران. این کالایی شدن توجه ماست زمینه جدیدی از علوم رایانه به نام «فناوری متقاعدکننده» را تولید کرده است که در آن Big Tech میلیاردها دلار در سال با هدف ابداع راه‌هایی برای «قلاب کردن» ما به پلت فرم خاص خود و تغییر ارزش‌ها، نگرش‌ها، باورها، رفتارها و تغییر واقعی ما هزینه می‌کند. عادات، همه با هدف افزایش سود برای سهامداران خود بدون توجه به اینکه آیا برای ما سالم است یا برای جامعه ما مفید است.

اگرچه، از نظر تئوری، ما می‌توانیم انتخاب کنیم که مشارکت خود را در فناوری کاهش دهیم، همانطور که قبلاً به فناوری متقاعدکننده اشاره کردم، گفتن این تغییر آسان‌تر از انجام آن است. علاوه بر این، قطع ارتباط با فناوری به عنوان نیرویی در زندگی ما به معنای قطع ارتباط با پیوندهای اجتماعی است که ما را در این دنیای مبتنی بر فناوری که اکنون در آن زندگی می کنیم، پیوند می زند.

علاوه بر این، تحقیقات نشان می‌دهد که اعمال به اصطلاح اراده آزاد و تصمیم به اجتناب از فناوری، نه تنها به دلیل ویژگی‌های اعتیادآور روان‌شناختی و عاطفی آن، با مقاومت مواجه می‌شود، بلکه قوی‌تر، باعث اعتیاد عصبی فیزیولوژیکی می‌شود که شبیه به اعتیاد به الکل ، مواد مخدروقمار است.

پنج نیروی قدرتمندی که زندگی ما را شکل می دهند.

حوادث غیر منتظره

این پنجمین تأثیر چیزی نیست که ما غالباً تصور کنیم که تأثیر قابل توجهی بر رشد ما دارد. با این حال، یکی از محققین برجسته استدلال می کند که از عوامل محیطی تأثیرگذارتر است که کنترل عمدی و از پیش برنامه ریزی شده بر آنها امکان پذیر است: به عنوان مثال، والدین و مدرسه.

من زندگی را به سیارک هایی تشبیه می کنم که در فضا پرتاب می شوند. تا زمانی که نیرویی به زندگی ما وارد نشود، آنها تا زمانی که ما بمیریم به مسیر فعلی خود ادامه می دهند. رویدادهای غیرمنتظره می‌توانند مانند یک نیروی صریح بر روی آن سیارکی که زندگی ماست عمل کنند و باعث تغییر مسیر شوند. رویدادهای غیرمنتظره می‌توانند هم مثبت باشند (مثلاً ملاقات با همسر آینده‌تان، دریافت یک پیشنهاد شغلی برنامه‌ریزی نشده) یا منفی (به‌عنوان مثال، بیماری جدی، تصادف رانندگی) و ممکن است آینده‌ی شما را به همان اندازه پیش‌بینی نشده شکل دهند.

یکی دیگر از راه‌هایی که رویدادهای غیرمنتظره بر رشد ما تأثیر می‌گذارند، تغییر سوئیچ ژنتیکی است، زیرا رویدادهای برنامه‌ریزی نشده در زندگی، به‌ویژه آن‌هایی که اهمیت احساسی قابل توجهی دارند، این توانایی را دارند که ژنی را که قبلاً خفته بود، روشن کنند. به عنوان مثال، مرگ والدین یا از دست دادن شغل ممکن است زمینه ژنتیکی افسردگی را فراهم کند. یا قرار گرفتن در معرض مواد سمی در محیط می تواند ژن سرطان را فعال کند.

از میان پنج نیرویی که تا کنون در مورد آنها صحبت کرده‌ام، رویدادهای غیرمنتظره گریزان‌ترین و دشوارترین آنها هستند تا از آن‌ها به عنوان تأثیری بر شخصیت آنها جلوگیری شود. به دلیل ماهیت آنها، ما نمی توانیم آنها را پیش بینی یا آماده کنیم. ما نمی توانیم به راحتی تأثیر آنها را بر زندگی خود کاهش دهیم. و شوک رویدادهای غیرمنتظره (و آسیب های مرتبط با آن هایی که منفی هستند) می تواند هم بی ثبات کننده باشد و هم باعث شود «سکون زندگی» ما مسیر خود را به سمتی ناسالم تغییر دهد. یکی از راه‌هایی که می‌توانیم انتخاب کنیم رویدادهای پیش‌بینی نشده چگونه بر ما تأثیر بگذارند، نحوه واکنش ما به آنها است، مثلاً به عنوان تهدید یا چالش.

مطالب مرتبط

منبع

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Call Now Button