شنبه تا پنجشنبه (12 تا 8شب)

مشاوره حضوری وآنلاین

تهران، شهرک غرب، خیابان درختی

درمان اضطراب

درمان اضطراب

اضطراب  یک احساس منتشر، ناخوشایند و مبهم  از هراس و نگرانی با منشأ ناشناخته میباشد، که به فرد احساس عدم اطمینان، درماندگی و برانگیختگی فیزیولوژی دست می‌دهد . برخی از نگرانی ها بخشی از هزینه پذیرش در بشریت است. از آنجا که دلیل متمایز آن پیش بینی نتایج بد است ، می تواند محرک مفیدی برای آماده سازی یا تمرین قبل از یک رویداد مهم باشد تا احتمال اینکه اوضاع آنطور که شما می خواهید پیش برود. حذف کلی اضطراب یک هدف مطلوب نیست. یافتن راه های کارآمد برای مدیریت اضطراب و جلوگیری از دخالت در زندگی ، مهارتی است که همه باید داشته باشند. اضطرابی که زندگی ذهنی شما را تحت فشار قرار می دهد یا فعالیت های عادی شما را محدود می کند ، توجه جدی را می طلبد.

چه زمانی اضطراب نیاز به درمان دارد؟

مانند هر اختلال دیگری ، اضطراب زمانی نیاز به درمان دارد که از طریق فراوانی یا شدت یا هر دو ، نگرانی با عملکرد تداخل داشته باشد. اضطراب پاسخ ناسازگارانه اجتناب از شرایط ناخوشایند را تشویق می کند، باعث محدود کردن تجربه و اغلب لذت نبردن از زندگی میشود. نگرانی ها می تواند مقدار زیادی از زمان ، روز و شب را مصرف کند ، تمرکز را مختل کند ، از خواب جلوگیری کرده و فقط رنج همه جانبه ایجاد کند. و مانند بسیاری دیگر از اختلالات سلامت روانی ، اضطراب منزوی کننده است به عنوان مشغله ای در مورد برخی از نتایج بد تصور شده در آینده ، اضطراب افراد را از لذت بردن از زمان حال و شاید بی رحمانه تر ، یافتن راه حلی برای هر مشکلی که منشأ نگرانی است ، باز می دارد – در حالی که ، در واقع ، آزادسازی فضای ذهنی برای انجام فعالیت های فوری به احتمال زیاد شرایط را برای رفع نگرانی ، یکی از اهداف اصلی درمان ایجاد می کند.

و با این حال ، تعداد شگفت انگیزی از مبتلایان از درمان خودداری می کنند آنها اغلب علائم جسمی بسیاری از اضطراب را با اثبات یک اختلال جسمی اشتباه می گیرند و به دنبال تشخیص آنچه که به نظر آنها یک اختلال پنهان است ، می روند. یا ممکن است احساس کنند که می توانند به تنهایی نگرانی خود را کنترل کنند ، کنترل نگرانی که معمولاً غیرقابل دسترس است. در یک مطالعه بزرگ ، تقریباً 20 درصد از افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی به دنبال کمک حرفه ای بودند.

آیا اضطراب هرگز خود به خود برطرف می شود؟

اضطراب یک حالت روانی ریشه دار است که برای بقای افراد و گونه ها ضروری است. بنابراین مقداری اضطراب ضروری است. متأسفانه ، مسیرهای عصبی اضطراب به بیش فعالی  انتقال داده می شود و بدترین سناریوها در مورد خطر احتمالی پیش رو ، که در تخیل دیده می شود ، توجه بیشتری را جلب می کند. اضطراب به طور طبیعی خود به خود افزایش می یابد و از بین می رود ، اما در فقدان مهارت هایی برای مدیریت نگرانی – و به ویژه مولفه های نگران کننده فیزیکی اضطراب – می تواند  به فرد غلبه پیدا کند. با توجه به روند متغیر طبیعی اضطراب ، ممکن است دوره هایی وجود داشته باشد که علائم دیگر معیارهای تشخیصی اختلال را برآورده نمی کنند ، اما علائم باقی مانده همچنان محتمل است ، و احتمال عود نیز وجود دارد 

گزینه های درمانی اضطراب چیست؟

همه بیماران باید در مورد ماهیت اختلال خود و عوامل ایجاد کننده آن آموزش ببینند. علاوه بر این اطلاعات اساسی (آموزش روانی) ، سه رویکرد مبتنی بر شواهد در مورد اختلالات اضطرابی وجود دارد. اولین مورد روان درمانی است ، که متداول ترین درمان رفتاری شناختی است، که برای اضطراب عمومی ، اضطراب اجتماعی و وحشت مفید است ، شرایط اضطرابی که اکثر بیماران برای آن به دنبال کمک بالینی هستند. فوبیا از جمله آگورافوبیا به نوعی درمان رفتاری معروف به درمان در معرض واکنش نشان می دهد. هدف روان درمانی این نیست که اضطراب را ریشه کن کند – که نه ممکن است و نه مطلوب – بلکه ابزاری برای آرامش برانگیختگی جسمانی ، اصلاح تحریفات شناختی و کاهش اجتناب از آنچه می ترسیم ، ارائه می دهد. با این حال ، درمان زمان می برد و ناراحتی اضطراب می تواند آنقدر حاد باشد که بسیاری از بیماران به دنبال تسکین فوری هستند.

داروها معمولاً به تنهایی یا همراه با روان درمانی تجویز می شوند ، اگرچه همه داروهای مورد استفاده برای درمان اضطراب تسکین فوری را ارائه نمی دهند. متداول ترین داروهای تجویز شده ، SSRI ها (مهار کننده های انتخابی بازجذب سروتونین) ، ممکن است چندین هفته طول بکشد تا تأثیر قابل توجهی داشته باشد. بنزودیازپین ها نیز به طور گسترده تجویز می شوند و در حالی که به سرعت عمل می کنند ، به طور کلی آرام بخش هستند. علاوه بر این ، آنها خطر وابستگی را به همراه دارند. رویکردهای به اصطلاح سبک زندگی ، مانند رژیم های ورزشی ، تکنیک های تنفس ، آموزش ذهن آگاهی نیز رویکردهای مهمی برای اضطراب هستند که به عنوان اقدامات مستقل یا به عنوان مکمل سایر درمانها تجویز می شوند.

اگر اضطراب درمان نشود چه اتفاقی می افتد؟

در صورت عدم درمان ، بیماریهای روانی به طور کلی و اضطراب به طور خاص می توانند در شدت علائم پیشرفت کرده و زندگی افراد را به طور قابل توجهی محدود کنند. اضطراب درمان نشده می تواند منجر به حملات وحشتزدگی شود ، این حملات نه تنها به خودی خود وحشتناک هستند ، بلکه بسیار ناراحت کننده هستند که رفتارهای آینده را به شدت شکل می دهند. آنها از مردم می خواهند فعالیت خود را از ترس اضطراب شدید دیگر متوقف کنند و بخش زیادی از زندگی ذهنی خود را به طرح نیاز احتمالی برای فرار از مکان هایی که باعث احساس ناامنی آنها می شود اختصاص دهند. علاوه بر این ، اضطراب درمان نشده باعث ایجاد افسردگی همزمان می شود. مطالعات نشان می دهد که در طول زندگی ، 64 درصد از مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر دچار افسردگی شدید می شوند.

از آنجا که اضطراب بسیاری از مسیرهای عصبی مشابه درد را دارد و معمولاً با آن همراه است ، اضطراب درک درد را تشدید می کند و خطر ناتوانی ناشی از آن را افزایش می دهد. علاوه بر این ، اضطراب پاسخ استرس را فعال می کند و هورمون های استرس مکررا بدن و مغز را تحت تأثیر قرار می دهند و به ویژه به دلیل اثرات سمی بر هیپوکامپ منجر به مشکلات حافظه می شوند . اضطراب معمولاً خواب را مختل می کند و از طریق بی خوابی مزمن ، اضطراب درمان نشده می تواند سیستم متابولیسم بدن را تضعیف کرده و خطر ابتلا به دیابت را افزایش دهد. اختلال در عملکرد سیستم ایمنی بدن ؛ و فشار خون را به طور مزمن بالا می برد.

اما هزینه اضطراب درمان نشده بر کیفیت زندگی و روابط ممکن است از همه بیشتر باشد. اضطراب افراد را تشویق می کند تا از موقعیت ها و تجربیاتی که باعث ایجاد احساسات ناراحت کننده جسمی آن می شود اجتناب کنند و احساس خطرناک (اشتباه) تلقی کردن موقعیت ها را تقویت کند. این کیفیت زندگی افراد را کاهش می دهد – یکی از دلایلی که اغلب منجر به افسردگی می شود – و به ویژه می تواند تجربیات مهم رشد را از کودکان سلب کند.

در بزرگسالان ، اضطراب یک علت شایع مصرف و سوء مصرف مواد است. مطالعات نشان می دهد که یک چهارم همه افرادی که دچار اضطراب هستند از بیماری روانی خود بی خبرند. الکل یا سایر مواد می توانند علائم ناراحت کننده را پنهان کنند. با گذشت زمان ، اضطراب هم بر سلامت روانی و هم جسمی تأثیر می گذارد و عملکرد را به میزان معادل رنج از بیماری جسمی مزمن مانند نارسایی احتقانی قلب مختل می کند.

درمان خط اول اضطراب چیست؟

درمان رفتاری شناختی به عنوان یک درمان ضروری برای اضطراب در نظر گرفته می شود و مطالعات نشان می دهد که حداقل به اندازه دارو موثر است. متأسفانه ، بسیاری از مردم ممکن است نتوانند بر روی درمان بدون تسکین علائم بدون استفاده از دارو تمرکز کنند. به همین دلیل ، روان درمانی اغلب همراه با دارو استفاده می شود. ارزش اصلی درمان این است که به افراد کمک می کند محرک های اضطراب خود را شناسایی کنند ، اولین گام مهم در یادگیری مهارت مدیریت اضطراب در طول زندگی است. از طرف دیگر ، داروها فقط تا زمانی که مصرف شوند ، تسکین می دهند. در حالی که آنها خطر عوارض جانبی را به همراه دارند ، اما متداول ترین داروهای توصیه شده ، SSRI ها ، فوراً کار نمی کنند و تقریباً در یک سوم بیماران کار نمی کنند – و فقط در یک سوم دیگر به طور متوسط جواب میدهد.

یکی از پارادوکسهای اضطراب این است که این بیماری علائم جسمانی ایجاد می کند که حداقل بسیار ناخوشایند هستند ، اما بسیاری از افراد اصلاً به دنبال درمان نیستند بسیاری از افرادی که به دنبال درمان هستند از پزشک به پزشک دیگر می روند و بیهوده به دنبال تشخیص بیماری هایی هستند که فکر می کنند یک اختلال جسمی است.

روان درمانی چه کار می کند؟

رایج ترین درمان برای اضطراب ، درمان رفتاری شناختی است ، رویکردی کوتاه مدت و مبتنی بر مهارت. این امر همزمان جنبه های مختلف اضطراب را مورد هدف قرار می دهد-فرایندهای شناختی که منجر به نگرانی بی پایان می شوند. علائم جسمانی ناراحت کننده مانند افزایش هوشیاری ، ضربان قلب و پرش عمومی. و پیامدهای رفتاری اضطراب ، مانند اجتناب از چیزی که از آن می ترسند ، که باعث کم شدن کیفیت زندگی و سلب لذت می شود.

CBT مهارت هایی را برای کاهش بیش از حد بدن ، مانند تنفس دیافراگمی و شل شدن پیشرونده عضلات ، آموزش می دهد. در قلب خود ، CBT افکار مخدوش ، مانند انتظار نتایج فاجعه بار در رویدادهای آینده را مورد هدف قرار می دهد ، به این دلیل که افکار ناسازگارانه زمینه ساز احساسات و رفتارهای ناسازگار هستند . به عنوان مثال ، به بیماران آموزش داده می شود که شواهد را بررسی کرده و افکار خودکار خود را به چالش بکشند ، به جای اینکه آنها را به صورت واقعی بپذیرند. آنها یاد می گیرند که تفکر همه یا هیچ را تشخیص دهند (مانند: “اگر من وارد کالج A نشوم ، زندگی من نابود خواهد شد”) ، با عجله به نتیجه می رسند ، از قطعات کوچک فاجعه بار می گیرند ، شواهد مثبت را نادیده می گیرند یا از بین می برند ، و سایر تحریفات فکری که ذهن را به سمت منفی متمایل می کند.

دارو چه می کند؟

اضطراب حالت برانگیختگی ذهنی و جسمی است که با افزایش هوشیاری ، ناتوانی در تمرکز و عصبانیت عمومی از جمله علائم دیگر بروز می کند. هیچ نوع عامل خاصی برای رفع اضطراب وجود ندارد ، زیرا این وضعیت پیچیده است و شامل سیستم های زیادی در مغز و بدن است. در حقیقت ، ماهیت اضطراب و مدارهای مغزی که از آن استفاده می کند هنوز در حال بررسی علمی فعال است. با این وجود ، انواع مختلفی از داروها برای درمان اضطراب استفاده می شودبه به طور کلی ، هدف داروها آرام کردن سیستم عصبی است. اغلب ، داروها به میزان کافی به کاهش سطح اضطراب کمک می کنند تا بیماران بتوانند توجه خود را معطوف کرده و از مزایای درمان شناختی رفتاری برخوردار شوند. ممکن است برای یافتن بهترین داروی کاهش دهنده اضطراب برای هر بیمار ، آزمایش بیش از یک دارو طول بکشد.

 

داروهای ضد اضطراب چگونه کار می کنند؟

هیچ راه یا مکانیزمی وجود ندارد که از طریق آن داروهای ضد اضطراب کار کنند. هر گروه از عوامل شیمیایی مرتبط ، رویکرد متفاوتی نسبت به برخی از ویژگی های اضطراب اتخاذ می کنند. به عنوان مثال ، بنزودیازپین ها داروهای آرام بخشی هستند که بر کل بدن تأثیر می گذارند ، باعث آرامش و کاهش تنش عضلانی می شوند ، به همین دلیل اغلب قبل از عمل تجویز می شوند. بنزودیازپین ها سطح GABA (گاما آمینو بوتیریک اسید) را افزایش می دهند، یک انتقال دهنده عصبی که به طور گسترده ای در مغز توزیع شده و باعث ترشح نورون ها می شود. به طور کلی سیستم عصبی را خراب می کند از آنجا که آنها به سرعت عمل می کنند ، اما می توانند وابستگی ایجاد کنند ، گاهی اوقات در هفته های اولیه درمان اضطراب مورد استفاده قرار می گیرند ، تا زمانی که سایر عوامل به اثر خود برسند ، پس از آن استفاده از آنها کاهش می یابد. بنزودیازپین ها به عنوان افسرده کننده های سیستم عصبی مرکزی ، می توانند عملکرد رانندگی و شناختی مانند حافظه را مختل کنند.

بتا بلوکرها به این دلیل نامیده می شوند که گروهی از گیرنده های انتقال دهنده های عصبی اپی نفرین (آدرنالین) و نوراپی نفرین (نورآدرنالین) را مسدود می کنند که واسطه پاسخ به پرواز یا مبارزه هستند. این عوامل علائم اختلال عملکرد مانند ضربان قلب ، تنفس سریع ، عرق کردن و لرزش را کنترل می کنند و هنگامی که اندکی قبل از اجرا مصرف شوند ، می توانند مفید باشند.

SSRI ها (مهار کننده های بازجذب انتخابی سروتونین) گیرنده های انتقال دهنده عصبی سروتونین را هدف قرار می دهند ، در حالی که خواهران و برادران آنها SNRI گیرنده های سروتونین و نوراپی نفرین (نورآدرنالین) را هدف قرار می دهند. آنها مانع بازجذب انتقال دهنده های عصبی در اتصالات عصبی و سلولی می شوند و سطح انتقال دهنده عصبی را افزایش می دهند تا انتقال تکانه های عصبی را تسهیل کند. سروتونین در خلق و خوی دخیل است ، در حالی که نوراپی نفرین واسطه پاسخ به استرس است که جزء اضطراب است.

در حالی که هر دو دارو معمولاً در دوزهای بالاتر در اضطراب نسبت به افسردگی مورد استفاده قرار می گیرند ، در دوزهای کم شروع می شوند و برای رسیدن به حداکثر اثر ممکن است چهار تا شش هفته طول بکشد. تصور می شود که اثر نهایی آنها ایجاد پلاستیسیته عصبی در مغز و تحریک رشد سلول های عصبی جدید است که زمینه ساز افزایش انعطاف پذیری رفتاری است . از جمله رایج ترین SNRIS برای اضطراب ، Effexor (venlafaxine) و Cymbalta (دولوکستین) هستند.

چگونه می توانم بفهمم کدام درمان برای من بهتر است؟

درمان اضطراب یک هنر و یک علم است ، تا حد زیادی بسته به اینکه کدام یک از علائم اضطراب برجسته ترین و نگران کننده ترین در هر فرد مبتلا است. در بسیاری از بیماران ، اضطراب با افسردگی همراه است ، تشخیصی که استفاده از بنزودیازپین ها و SSRI ها یا SNRI ها را کاهش می دهد. علاوه بر این ، انتخاب دارو تحت تأثیر عوارض جانبی مرتبط با آن ، تداخل احتمالی با سایر داروهایی که فرد ممکن است مصرف کند ، و وضعیت سلامتی عمومی او ، است.

به دلیل متغیرهای زیادی که پزشکان باید در تصمیم گیری در مورد یک دارو و اندازه گیری اثربخشی آن در هر فرد مورد بررسی قرار دهند ، باید تا حدی آزمایش و خطا را انتظار داشت. روانپزشکان بالینی که در درمان اختلالات اضطرابی بسیار مجرب هستند ، درک کلی دارند که کدام علائم و خوشه های علائم ممکن است به کدام داروها پاسخ دهند. با این حال ، بیشتر اوقات ، آزمایش یک یا چند عامل برای یافتن موثرترین یا ترکیبی از داروها و موثرترین دوز ، با کمترین یا قابل تحمل ترین عوارض جانبی لازم است.

آیا اسکن مغز در تعیین درمان مفید است؟

اسکن مغز در تحقیقات برای شناسایی مناطق مغزی که برای پردازش محرکهای احساسی و مدارهای ارتباط عصبی که در اضطراب دچار نقص می شوند ، کلیدی است . این اطلاعات به محققان در ارزیابی نحوه عمل و اثربخشی داروها در توسعه کمک می کند. همچنین در مطالعات موثر بودن روان درمانی ، برای ارزیابی عملکرد مغز قبل و بعد از درمان استفاده می شود.

اما تصویربرداری عصبی در درجه اول یک ابزار تشخیصی و تحقیقاتی است و در عین حال پرهزینه است. و در حالی که به شناسایی مدارهای عصبی درگیر در خوشه های متمایز از علائم اضطراب کمک می کند ، و به ویژه در تشخیص چگونگی پردازش اضطراب در مقابل ترس – اطلاعاتی که محققان را قادر می سازد تا اهداف امیدوار کننده ای را برای مداخلات دارویی شناسایی کنند – چنین استفاده ای در حوزه تحقیق بسیار است. به طور کلی ، اسکن هنوز ویژگی یا ابزار کافی برای شخصی سازی درمان را ارائه نمی دهد.

چقدر طول می کشد تا درمان شروع به کار کند؟

داروهای بنزودیازپین ، که برای اضطراب و وحشت عمومی تجویز می شوند ، می توانند تقریباً بلافاصله – در عرض یک ساعت ، اثر آرام بخش قابل توجهی ایجاد کنند. اما به دلیل توانایی ایجاد وابستگی ، آنها برای استفاده کوتاه مدت توصیه می شوند ، گاهی اوقات همراه با SSRI ها قبل از شروع اثرات آنها.

مسدود کننده های بتا نیز تقریباً بلافاصله در برابر علائم فیزیکی اضطراب عمل می کنند و معمولاً درست قبل از سخنرانی یا اجرا برای مهار ترس از مرحله یا اضطراب عملکرد استفاده می شوند.

برای عوامل طولانی مدت ، بسته به نوع داروها ، ممکن است دو هفته یا بیشتر طول بکشد تا از اضطراب رهایی یابید و شش هفته یا بیشتر برای احساس تسکین قابل توجه.

SSRI ها و SNRI ها به سرعت بر سطح انتقال دهنده های عصبی تأثیر می گذارند ، اگرچه این اثرات به طور مستقیم مسئول بهبود علائم نیستند ، که به زمان نیاز دارد. به طور کلی چندین هفته طول می کشد تا علائم اضطراب کاهش یابد و چند هفته بیشتر برای اعمال حداکثر اثرات لازم است. تحقیقات نشان می دهد که زمان لازم برای رشد سلول های عصبی و ایجاد مجدد آن در مغز است .

علائم موثر بودن درمان چیست؟

اولین علائم تسکین ممکن است تعدیل علائم جسمانی اضطراب ، مانند کاهش تنش عضلانی و سردرد باشد. با این حال ، این احتمال وجود دارد که علائمی مانند تلخی در یکی دو هفته اول افزایش یابد. با بنزودیازپین ها ، افراد همچنین ممکن است با کاهش سریع نگرانی یا نشخوار فکری در مورد پیامدهای نامطلوب احتمالی پیش رو مواجه شوند. تسکین اضطراب معمولاً بیش از چند ساعت طول نمی کشد.

برای افرادی که از SSRI برای اضطراب استفاده می کنند ، ممکن است بیش از یک ماه طول بکشد تا اثرات ظاهر شوند ، اما کسانی که پاسخ می دهند اغلب گزارش می دهند که افکار مضطرب آنها اصرار کمتری دارند و آنها می توانند از روان درمانی استفاده کنند. مطالعات نشان می دهد که 40 تا 60 درصد از بیماران تحت درمان با داروی ضدافسردگی طی شش تا هشت هفته بهبود علائم را تجربه می کنند.

 

چه مدت به درمان نیاز خواهد بود؟

استانداردهای مراقبت مشخص می کند که هنگامی که بیماران علائم SSRI یا SNRI را کاهش می دهند ، درمان باید حداقل به مدت شش ماه ادامه یابد. در مقابل استفاده از روان درمانی ، که در آن پیشرفت درمانی برای ماه ها و حتی سال ها پس از پایان درمان حفظ می شود ، بیماران معمولاً بلافاصله پس از قطع دارو علائم شان عود می کند. مطالعات پیشگیری از عود ، که در آن بیماران به طور تصادفی برای دریافت دارویی که قبلاً به آن پاسخ داده بودند یا دارونما تعیین شده بود ، مزیت قابل توجهی را برای ماندن در داروهای فعال نشان می دهد. بر اساس چنین مطالعاتی و تجربیات بالینی گسترده ، و همچنین ماهیت مزمن اختلالات اضطرابی ، متخصصان توصیه می کنند که درمان دارویی به مدت 12 ماه یا بیشتر پس از بهبودی ادامه یابد ، اگرچه مطالعات کمی در مورد درمان طولانی مدت اضطراب وجود دارد. با قطع مصرف دارو ،دوز باید به آرامی کاهش یابد.

آیا راه هایی برای کاهش اضطراب به طور طبیعی وجود دارد؟

سه روش فوق العاده موثر برای تعدیل اضطراب بدون استفاده از داروها وجود دارد. همه اصلاحات ساده در شیوه زندگی هستند. اولین و در دسترس ترین تنفس عمیق یا به اصطلاح تنفس شکمی است. این را می توان در هر زمان و هر مکان انجام داد و نیازی به تجهیزات خاصی از هر نوع ندارد. تنفس عمیق که ریه ها را پر می کند و سپس بازدم آهسته از طریق لب های فشرده ، عصب پاراسمپاتیک را تحریک می کند ، مستقیماً با پاسخ استرس مقابله می کند و حالت آرامش را ایجاد می کند. ضربان قلب کند می شود ، فشار خون کاهش می یابد ، ماهیچه ها تنش را آزاد می کنند.

فعالیت بدنی یکی دیگر از پادزهرهای بسیار موثر برای اضطراب است. اثرات مستقیم و غیرمستقیم بر اضطراب دارد. این انعطاف پذیری را تحریک می کند ، که در نهایت انعطاف پذیری رفتاری و مسیرهای خارج از نشخوار و نگرانی را بازیابی می کند. همچنین با اجزای فیزیکی اضطراب مقابله می کند ، تنش عضلانی را کاهش می دهد و آثار استرس را از بین می برد. به اندازه 30 دقیقه پیاده روی سه بار در هفته ، لوب های جلویی مغز را فعال می کند و کنترل اجرایی بر آمیگدال و واکنش پذیری به تهدیدهای واقعی یا درک شده را باز می گرداند. و در حالی که ورزش باعث دور شدن از نگرانی می شود ، مهمترین فایده روانی آن ممکن است این باشد که احساس کنترل را در شرایطی که می تواند خارج از کنترل احساس شود بازگرداند.

سومین پادزهر طبیعی اضطراب ، ارزش همراهی است. تماس فیزیکی احساس ایمنی را برمی گرداند و با احساس تهدیدی که مشخصه اضطراب است مقابله می کند. دست کم ، بازی نقطه مقابل اضطراب است. هرگونه فعالیتی که شامل بازی باشد – چه پرتاب کردن توپ با بچه ها یا دوستان ، شرکت در بازی های رومیزی با شریک خود ، یا انجام جدول کلمات متقاطع به تنهایی باعث تسکین شما می شود.

بهترین راه برای کمک به افرادی که اضطراب دارند چیست؟

بگذارید صریح باشیم: گفتن “نگران نباشید” هرگز برای افرادی که دارای اضطراب هستند مفید نیست ، زیرا مغز او به سادگی نمی تواند نگرانی را خاموش کند. بهترین راه برای کمک به افرادی که مضطرب هستند این است که او را برای درمان به درمانگر ببرند. گام مهم دیگر حمایت از فعالیت بدنی منظم است. این یکی از موثرترین درمان ها برای اضطراب است ، اما شواهدی وجود دارد که نشان می دهد افراد مبتلا به اضطراب بیشتر از دیگران بی تحرک هستند. بهتر از این که به کسی یادآوری کنید که ورزش کند ، دادن یک ژاکت به او و بیرون بردن او برای پیاده روی است. هم ورزش و هم همراهی دارای اثرات مستقیم ضد اضطراب هستند. تغییر منظره نیز همینطور است. حفظ ارتباط اجتماعی با فردی که مضطرب است بسیار حیاتی است. اضطراب یک اختلال تهدید درک شده است. همراهی ، احساس امنیت را به شما باز می گرداند.

آیا ورزش کمک می کند؟

ورزش ممکن است تنها موثرثرترین درمان برای اضطراب باشد. این یکی از موثرترین روش ها برای شروع سریع پلاستیسیته عصبی است-سطح خروجی از اضطراب و همچنین افسردگی. مطالعات متعدد نشان می دهد که انجام فعالیت های ساده مانند پیاده روی بلافاصله باعث رشد اتصالات جدید سلول های عصبی ، پایه و اساس پلاستیسیته عصبی می شود. به نظر می رسد ورزش به ویژه باعث افزایش پلاستیسیته عصبی در هیپوکامپ ، مرکز یادگیری و حافظه و ناحیه ای از مغز می شود که به ویژه در برابر اثرات مخرب استرس ، جزء اضطراب آسیب پذیر است. علاوه بر این ، نشان داده شده است که تمرینات با وزنه یا تمرینات مقاومتی قدرت سیگنالینگ سلول های عصبی را افزایش می دهد. ورزش کردن حداقل 30 دقیقه در روز سه تا پنج بار در هفته مفید بوده است.

علاوه بر تأثیرات مستقیم بر روی سیستم عصبی ، انجام هر نوع حرکتی باعث می شود احساس کنترل بر زندگی فرد بازگردد. مطالعات نشان می دهد که حتی 15 دقیقه فعالیت بدنی روزانه – به ویژه بعد از ظهر – می تواند اثرات مفیدی داشته باشد. ورزش همچنین با کمک به عنوان راه گریز از نگرانی ها ، اضطراب را تسکین می دهد ، اما این کمترین آن است. تنش عضلانی را که یکی از برجسته ترین علائم فیزیکی اضطراب است از بین می برد. و لوب های جلویی مغز را فعال می کند و کنترل اجرایی بر آمیگدال و واکنش پذیری به تهدیدهای واقعی یا درک شده را باز می گرداند.

آیا می توان اضطراب را درمان کرد؟

همه شواهد نشان می دهد که اختلالات اضطرابی یک دوره مزمن را طی می کنند. با این حال ، علائم به طور طبیعی از نظر شدت متفاوت هستند و دوره های عود و بهبودی وجود دارد ، به ویژه در اختلال اضطراب عمومی و اختلال هراس. در مقابل ، علائم معمولاً در اختلال اضطراب اجتماعی تا 50 سالگی مزمن تر است.

بيماران از اينكه در مركز توجه قرار گيرند يا با افراد معتبر صحبت كنند ترس دارند. در واقع ، اضطراب فراگیر تنها اختلال اضطرابی است که هنوز در افراد 50 سال به بالا شایع است. از بین بردن ظرفیت اضطراب از تجربه انسانی نه ممکن است و نه مطلوب. روان درمانی به طور دقیق مورد آزمایش قرار گرفته و مشخص شده است که مهارت های مهمی را برای مدیریت اضطراب در طول زندگی ارائه می دهد.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Call Now Button