آیا می توانیم از خودکشی و خودآزاری جلوگیری کنیم؟ کاهش خطر خودکشی شامل مجموعه ای از اقدامات است که در طول زمان اجرا می شود.
-
خودآزاری و خودکشی مشکلات بهداشت عمومی قابل توجهی هستند، اما اساساً نمی توان در موارد فردی پیش بینی کرد.
-
خودآزاری یک عامل خطر برای خودکشی است، اما نسبت افراد دارای افکار خودکشی که به خودکشی کامل میپردازند کمتر از 1 در 200 است.
-
به طور کلی، مراقبت از سلامت روان خوب، ارتباط با خانواده ها و پیگیری خوب، همگی به کاهش خطر خودکشی کمک می کنند.
-
آموزش عمومی و اقدامات برای محدود کردن دسترسی به وسایل آسیب رساندن به خود نیز مهم و مؤثر است.
سالانه بیش از 700000 نفر بر اثر خودکشی جان خود را از دست می دهند. بسیاری دیگر درگیر خودآزاری عمدی هستند . در نتیجه، تلاش های گسترده ای برای پیش بینی و پیشگیری از هر دو صورت گرفته است.
عوامل خطر کلیدی برای خودآزاری عمدی غیر کشنده شامل جنسیت زن ، سن کمتر، حمایت اجتماعی ضعیف، رویدادهای مهم زندگی، فقر، بیکاری، طلاق ، بیماری روانی و خودآزاری عمدی قبلی است.
عوامل خطر کلیدی برای خودکشی عبارتند از جنسیت مرد، حمایت اجتماعی ضعیف، رویدادهای مهم زندگی، بیماری دردناک مزمن، سابقه خانوادگی خودکشی، بیماری روانی و خودآزاری عمدی قبلی. هم برای خودآزاری عمدی و هم برای خودکشی، در دسترس بودن وسایل قابل توجه است (مثلاً در دسترس بودن آسان قرص برای مصرف بیش از حد).
خودکشی با افسردگی اساسی (خطر طولانی مدت خودکشی: 10-15 درصد)، اختلال عاطفی دوقطبی (10-20 درصد)، اسکیزوفرنی (10 درصد) و سندرم وابستگی به الکل (15 درصد) مرتبط است. علاوه بر این، افرادی که به عمد خودآزاری میدهند، 30 برابر بیشتر در معرض خطر خودکشی کامل طی چهار سال آینده هستند.
پیش بینی خودکشی
علیرغم این ارتباط از تحقیقات، اکثر افراد دارای این عوامل خطر با خودکشی نمی میرند. این به این دلیل است که افزایش خطر مرتبط با این عوامل خطر ناچیز است و با وجود فاجعه و پیامدهای آن، خودکشی (از دیدگاه ریاضی) یک رویداد آماری نادر است.
در نتیجه پیش بینی خودکشی در سطح فرد غیرممکن است.
مطالعات زیادی در این مورد انجام شده است و همه نتایج مشابهی دارند. یک مطالعه کلاسیک تقریباً 5000 بیمار بستری روانپزشکی را پس از ترخیص با استفاده از ترکیبی از عوامل خطر شناخته شده برای پیشبینی خودکشی در این گروه پرخطر مورد بررسی قرار داد. در حالی که این مطالعه موفق به پیشبینی 35 مورد از 67 خودکشی بعدی شد، مدل آنها همچنین بیش از 1200 «مثبت کاذب» ایجاد کرد (یعنی خودکشی را در بیش از 1200 نفر پیشبینی کرد که با خودکشی نمردند).
به این دلیل که خودکشی از نظر آماری یک رویداد نادر است و پیشبینی رویدادهای نادر یا بسیار دشوار یا غیرممکن است. عوامل خطر خودکشی (جنسیت مرد، حمایت اجتماعی ضعیف و غیره) هر دو بسیار غیر اختصاصی و در جمعیت بسیار رایج هستند، بنابراین اکثریت قریب به اتفاق افراد دارای این عوامل خطر با خودکشی نمی میرند.
این حتی برای افرادی که افکار خودکشی دارند نیز صادق است، زیرا نسبت افرادی که افکار خودکشی دارند و به خودکشی کامل میرسند کمتر از یک در 200 است. این نشان میدهد که غربالگری ساده جمعیت برای افکار خودکشی بعید است موثر یا کارآمد باشد. در شناسایی افراد در معرض خطر خودکشی
بنابراین، به طور کلی، پیش بینی خودکشی در هر مورد فردی غیرممکن است.
خانوادههای داغدار گاهی بر این باورند که نشانههایی وجود دارد که آنها از دست میدهند یا متخصصان بهداشت باید نتیجه را در موارد خودکشی پیشبینی میکردند. با این حال، از نظر آماری، هیچ راهی وجود ندارد که کسی بتواند خودکشی را در یک مورد فردی پیش بینی کند.
چه کاری می توان انجام داد؟
اگر پیش بینی دقیق ریسک در سطح فردی غیرممکن باشد، چه کاری می توان انجام داد؟ فراوانی.
اولاً، علیرغم عدم امکان پیشبینی در موارد فردی، ارزیابیهای بالینی دقیق و واقع بینانه و کاوشهای ریسک همچنان برای هدایت درمان و ارائه حمایت از افرادی که با یک بحران خودکشی یا بیماری روانی مراجعه میکنند بسیار مفید است – اگرچه باید به خاطر داشت که این ارزیابیها انجام میدهند. مبنایی برای پیشبینی آماری دقیق اینکه کدام افراد عمدی دست به خودآزاری یا خودکشی میزنند و کدام افراد انجام نمیدهند، ارائه نمیکند.
با این حال، در یک مفهوم کلی، مراقبت از سلامت روان خوب، ارتباط خوب با خانواده ها و پیگیری خوب احتمالاً همگی به کاهش خطر خودکشی کمک می کنند.
درمان خوب افسردگی در مراقبت های اولیه (توسط پزشکان خانواده) و همچنین درمان سوء مصرف مواد (از جمله الکل) و مدیریت اختلالات روانی خاص توسط تیم های متخصص ضروری است.
در اختلال شخصیت هیجانی ناپایدار ، درمانهای روانشناختی میتوانند مفید باشند، از جمله سازگاریهای درمان شناختی-رفتاری (CBT) و درمان دیالکتیکی-رفتاری (DBT). DBT تا حدودی شبیه CBT است و همچنین شامل جلسات گروهی، ایجاد مهارت هایی مانند ذهن آگاهی و توسعه راهبردهای مقابله ای غیر از خودآزاری عمدی برای مقابله با بی ثباتی عاطفی است. DBT چالش برانگیز است، اما می تواند برای کاهش آسیب به خود در شرایط خاص، از جمله (اما نه محدود به) اختلال شخصیت ناپایدار عاطفی، بسیار موثر باشد.
آیا می توانیم از خودکشی و خودآزاری جلوگیری کنیم؟
سلامت عمومی
از منظر بهداشت عمومی، آموزش عمومی و اقداماتی برای محدود کردن دسترسی به وسایل آسیب رساندن به خود مهم و مؤثر است.
مقررات حاکم بر فروش استامینوفن (پاراستامول) یک مثال عالی است زیرا آسیب های ناشی از مصرف بیش از حد را تا حد زیادی کاهش می دهد. قرار دادن موانع در مکان های شناخته شده خودکشی (به عنوان مثال پل های خاص) روش موثر دیگری برای جلوگیری از آسیب رساندن به خود و خودکشی است.
تحقیقات نشان میدهد که تعداد زیادی از افرادی که در این روش بازدارند یا به تأخیر میافتند، افکار خودکشی خود را مجدداً بررسی میکنند و بسیاری از آنها به سراغ روشهای دیگری برای آسیب رساندن به خود نمیروند.
بنابراین مراقبت اولیه خوب، مراقبت از سلامت روان خوب و اقدامات بهداشت عمومی مناسب برای رسیدگی به خودآزاری عمدی و خودکشی ضروری است. هدف این اقدامات باید همه باشد، نه فقط کسانی که افکار خودزنی عمدی یا خودکشی دارند. اغلب، هیچ علامت هشدار دهنده ای وجود ندارد.
رویکردهایی که ریشه در خارج از خدمات بهداشتی دارند نیز حیاتی هستند: کاهش بی خانمانی، اصلاح نظام عدالت کیفری، و بهبود دسترسی به مراقبت های اجتماعی.
این برای همه مهم است. از هر چهار نفر یک نفر در مقطعی از زندگی دچار بیماری روانی می شود.
“آنها” وجود ندارد. فقط “ما” وجود دارد.