ویژگی افراد دارای اختلال شخصیت مرزی چیست؟

ویژگی افراد دارای اختلال شخصیت مرزی چیست و دارای  چه ویژگی هایی هستند که در این مقاله به بیان آن می پردازیم.

زمانی که فرد خود را فعال می کند و شروع به دنبال کردن اهداف واقعی خود می کند، آسیب های گذشته ظاهر می شود. فرد مبتلا به این اختلال هنوز مهارت های لازم  برای مقابله با احساسات دردناک را ندارد. آن‌ها با استفاده از مکانیسم‌های مقابله‌ای ناسازگار قدیمی خود مانند سوء مصرف مواد،رابطه جنسی بی‌وقفه، دعوا کردن، پرخوری به دفاع از خود بپردارند.

مراجعان اختلال شخصیت مرزی بیان می کنند که  شکست خورده اند زیرا با کاهلی و تنبلی دست و پنجه نرم می کنند. زندگی آنها پر از کارهای نیمه تمام است که انجام آنها را به تعویق می اندازند. بدترین بخش کل این وضعیت این است که آنها نمی دانند چرا نمی توانند ادامه دهند و کاری را که شروع کرده اند به پایان برسانند.

مسترسون در ابتدا نام این اختلال  را “سه گانه مرزی” (1976) گذاشت. بعداً وقتی متوجه شد که این نظریه برای بیش از افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی کاربرد دارد، نظریه خود را تجدید نظر کرد. او نام آن را به «اختلال سه گانه خود» (2004) تغییر داد.

توجه: در این مقاله  از اصطلاحات مرزی و BPD به عنوان روش های مختصر برای اشاره به فردی که دارای اختلال شخصیت مرزی است استفاده می شود.

خود فعال سازی

خود فعال سازی به فرآیند برقراری ارتباط با آنچه به طور واقعی می خواهید و ایجاد انگیزه برای شروع حرکت به سمت اهداف شخصی معنادار است اشاره دارد.

رهایی از افسردگی

از نظر مسترسون  وقتی فردی با اختلال شخصیت مرزی شروع به عمل از طرف خود می کند با افسردگی، خشم، ترس، گناه، درماندگی و پوچی ظاهر می شود. او آنها را «شش سواران آخرالزمان» نامید.

 سستی و کاهلی از کجا می اید؟

سستی و کاهلی در افرادی که دارای اختلال شخصیت مرزی هستند وجود دارد که آنها را از تلاش برای ایجاد تغییرات مثبت می ترسند و دستیابی به اهداف برایشان دردناک است.

در نتیجه بسیاری از پروژه هایی که خوب  شروع می شوند با اغاز احساسات منفی، قبل از تکمیل حذف می شوند. ضمیر ناخودآگاه آنها سعی می کند آنها را از درد نجات دهد و آنها را از پیشبرد پروژه هایشان باز دارد. مراجعان من گزارش می دهند که وقتی می خواهند کاری را انجام دهند احساس سستی و کاهلی  می کنند. در اینجا نحوه توصیف یکی از مراجعان من است

با یک کیف پر از کار به خانه آمدم. به خودم گفتم اخر هفته درگیر هستم اما نتوانستم خودم را مجبور به انجام هیچ کاری کنم. روی مبل دراز کشیدم و با کنترل  کانال ها را عوض کردم. تمام مدت می دانستم که باید کارهایم را انجام دهم. می دیدم که زمان از دست می‌رود، اما نمی‌توانستم خودم را  از روی مبل بلند کنم. تمام آخر هفته را هدر دادم. چه مرگمه؟

وضعیت فوق به کاهش عزت نفس کمک می کند زیرا یک  شکست شخصی است  و دلیلی بر تنبلی و سستی یا بی کفایتی آنها نیست.

ایا اضطراب جدایی ممکن است وجود داشته باشد؟

اضطراب جدایی در نظریه مسترسون این است که برخی از مراجعان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی به مادر  یا مراقب اصلی خود ارتباط زیادی دارند. آنها به طور ناخودآگاه اضطراب جدایی از والدین خود را دارند. هنگامی که آنها شروع به تبدیل شدن در درمان خود می کنند ناگهان احساسات منفی آنها ظاهر می شود و این باور عجیب را دارند که اگر به طور کامل از  والدین خود جدا شوند، یکی یا هر دوی آنها می میرند یا دیوانه می شوند.

البته دلایل دیگری وجود دارد که افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی کارها را عقب می اندازند و نمی توانند پروژه های خود را به  پایان برسانند. بنابراین رایج ترین احساسات آسیب‌زای زیربنایی وقتی است که  فرد شروع به خودفعال شدن می‌کند و این احساسات توانایی فرد را برای ادامه کار از بین میبرد.