چه زمانی یک فرد دارای اختلال روانی خطرناک است؟
- افراد مبتلا به نوع غیر پارانوئیدی بیماری روانی به احتمال زیاد خطرناک نیستند.
- رفتار مزاحم یا نامناسب برای دیگران نگران کننده است، اما لزوماً خشونت را به تصویر نمی کشد.
- ترکیبی از بیماری روانی و سوء مصرف مواد، به طور بالقوه خطرناک است.
چگونه متوجه می شوید که آیا همسایه تان با رفتار ناپایدار خطرناک است یا نه؟
یا آن مرد بی خانمان در محله تان چقدر دیوانه است؟
به طور کلی بیماران روانی چقدر خطرناک هستند؟
بیماری روانی و خشونت رابطه ی پیچیده ای دارند. حدود 2 درصد از جمعیت عمومی در یک دوره زمانی 5 ساله به جرم خشونت محکوم خواهند شد .
این میزان برای افرادی که از یک بیماری روانی مانند اسکیزوفرنی رنج می برند حدود 7-8٪ است.
اما برای در نظر گرفتن این افزایش درصد، باید خطر را با سایر شرایط غیر روان پریشی مقایسه کرد. به عنوان مثال، خطر محکومیت خشونت آمیز برای افرادی که از الکل سوء استفاده می کنند حدود 7٪ و برای سوء مصرف مواد مخدر حدود 18٪ است.
حتی افراد مبتلا به اختلال اضطرابی نسبت به افراد عادی در معرض خطر بیشتری هستند حدود 4-5٪ را شامل می شوند.
هنگامی که به این اعداد فکر می کنید، مهم است که به خاطر داشته باشید که اکثر مردم مرتکب اعمال خشونت آمیز نمی شوند، چه بیماران روانی، الکلی، مصرف کننده مواد مخدر یا آن دسته از افرادی که با اضطراب دست و پنجه نرم می کنند.
بنابراین چگونه می توان یک فرد دارای اختلال روانی را که ممکن است خطرآفرین باشد شناسایی کرد؟
در زیر برخی از علائم و نشانه ها آورده شده است.
چه زمانی یک فرد دارای اختلال روانی خطرناک است؟
یک فرد پارانوئید روانی بالقوه خطرناک است .
اغلب، کسانی که از پارانویا رنج می برند، هذیان های آزاردهنده خود را در آستین خود می پوشانند: به عنوان مثال، یک تابش خیره کننده پنهان، یک سوال درهم که موضوع مشکوکی جدا از واقعیت را نشان می دهد یا نمایش ناگهانی خشم.
عموماً پارانوئیدهای روان پریش خودشان در حالت وحشت هستند و معتقدند که شما آنها را تهدید می کنید. به همین دلیل است که بسیاری از افراد پارانوئید در مواجهه با پلیس به جای اینکه به سادگی از دستورات آنها پیروی کنند، غیرمنطقی و پرخاشگر می شوند. آنها معتقدند که باید از خود دفاع کنند.
افراد سایکوتیک با توهمات دستوری خطرناک هستند.
این صداهای شنیداری هستند که به آنها دستور می دهند به روشی خاص عمل کنند. به عنوان مثال، یک متهم اسکیزوفرنی بارها صدایی را شنید که به او میگفت پدرش شیطان است و میگوید: «حالا به قلبش خنجر بزن!» تشخیص این موضوع تنها از روی مشاهده دشوار است. با این حال، گاهی اوقات، فرد روان پریش با صدای فرمانبردار بحث می کند، بنابراین حضور آن را آشکار می کند. یا تیراندازی اخیر در مدرسه در سالن های یک دبیرستان در حومه دیترویت را در نظر بگیرید، جایی که اتان کرامبلی چهار دانش آموز را به ضرب گلوله کشت. معلمی درست قبل از غوغا، نقاشی اسلحه ای را توسط ایتان پیدا کرد که روی آن نوشته شده بود: «افکار متوقف نمی شوند. کمکم کنید.”
هذیان ها باورهای نادرستی هستند که علی رغم شواهد غیرقابل انکار، بی وقفه حفظ می شوند. هذیان های پارانوئید خطرناک هستند و اغلب به صورت شفاهی به صورت اتفاقی آشکار می شوند. به عنوان مثال، یک متهم متوهم به من اطلاع داد که پوششم منفجر شده است: او می دانست که من یکی از اعضای ایلومیناتی هستم و کار کثیف آنها را انجام می دهم.
یک بیمار روانی که از مواد مخدر یا الکل سوء استفاده می کند در معرض خطر خشونت قرار دارد.
استفاده از داروهایی مانند مت آمفتامین ها توسط فردی که علائم پارانوئید دارد بسیار خطرناک است. اما باز هم، مصرف کنندگان متامفتامین بدون بیماری روانی در معرض خطر بیشتری برای خشونت هستند.
این مثال بالینی، دشواری در تشخیص اینکه چه زمانی رفتار یک فرد دارای اختلال روانی آزاردهنده و مزاحم است، اما بالقوه کشنده نیست، را نشان می دهد.
یک وکیل از من خواست تا جیسون را ارزیابی کنم که متهم به مقاومت در برابر یک افسر پلیس بود. جیسون که دانشجوی کالج بود، بدون پیراهن و شلوارک به کلاس رفت و با صدای بلند می خندید. هنگام خروج، خم شد و یک دانش آموز دختر را در آغوش گرفت و دستانش را دور گردن او قرار داد. وقتی دانش آموزان دیگر شروع به فریاد زدن بر سر او کردند، او از ترس نفس نفس زد. جیسون بیرون رفت و خیلی زود توسط پلیس دستگیر شد، اما از دستورات پلیس برای توقف اطاعت نکرد.
در طول ارزیابی من از جیسون، او به من گفت که وقتی وارد کلاس شد، فکر میکرد که در یک موزیک ویدیوی YouTube است. او گفت: “من فقط می خواستم در آغوش بگیرم.” او منکر مقاومت عمدی در برابر دستور پلیس شد.
جیسون سابقه بیماری روانی با علائم توهم شنوایی داشت. او مبتلا به اسکیزوفرنی بود، اما نه به شکل پارانوئید این بیماری.
جیسون هیچ سابقه پرخاشگری یا خشونت قبلی ، حتی زمانی که روان پریش بود، نداشت. او عاری از تفکر پارانوئید یا توهمات فرمان بود. او مصرف کننده مواد مخدر نبود. مانند بسیاری از کسانی که از بیماری روانی رنج می برند، توهمات شنوایی او ماهیت نسبتاً خوش خیم داشتند. مثلاً اسمش را می شنید. هنگامی که تحت استرس قرار می گیرد ، صداها ممکن است او را با نام های تحقیر آمیز صدا کنند. با این حال، او هرگز خشونت آمیز نبود . او خطری برای جامعه ایجاد نمی کرد، به خصوص اگر به شرط شرکت در درمان سلامت روان و استفاده از داروهای ضد روان پریشی به صورت مشروط قرار می گرفت .
دادگاه موافقت کرد و جیسون به جای حبس در یک برنامه درمانی جامع قرار گرفت.
نکات اولیه در مورد رابطه بین بیماری روانی و خشونت:
فرد مبتلا به بیماری روانی که دارای پارانوئید و توهمات دستوری است، به طور بالقوه خطرناک می باشد. این خطر خشونت زمانی تشدید می شود که سوء مصرف مواد با تفکر پارانوئید مخلوط شود.
کسانی که این نوع علائم یا رفتارهای خطرناک را نشان می دهند باید قبل از بازگشت به زندگی روزمره، توسط یک روانپزشک معاینه شوند.
افراد مبتلا به نوع غیر پارانوئیدی بیماری روانی به احتمال زیاد خطرناک نیستند. رفتار عجیب افرادی که مهارت های اجتماعی محدودی دارند، به طور مستقیم خطر خشونت را به همراه ندارد حتی رفتار جیسون که به طور قابل درک خطرناک، مزاحم و نامناسب بود، خشن تلقی نمی شد.
در واقع، بیشتر افراد دارای اختلال روانی، قربانی خشونت هستند.